نوشته های فلسفی و عرفانی


 


نمی توان از فساد تعریفی واحد به دست داد. بسیاری از دیدگاه هایی که در بحث از  فساد مطرح می شوند منعکس کننده تجربیات جوامع ثروتمند غرب است، و در دیگر نقاط جهان مصداق نمیابند. بعضی بر این عقیده هستند که فساد را باید از طریق ارزش های فرهنگی و افکار عمومی تعریف کرد، و این در حالیست که منتقدان پاسخ می دهند که این گونه تعاریف مبهم و نا منسجم می باشند. در تعریفی دیگر از فساد ، آن را منفعت طلبی مقامات رسمی به هزینه منافع عمومی می دانند. اما "منافع عمومی"، خود مبهم تر بوده، و فساد هر چه باشد، پیامد های آن موضوعی دیگر است.
شاید بهترین رویکرد، تعریف فساد به منزله سوءاستفاده از نقش و منابع عمومی برای منفعت خصوصی باشد، البته باید بلافاصله اضافه نمود که "عمومی"، "خصوصی"، "منفعت" و مهمتر از همه "سوءاستفاده" هر کدام جای بحث مفصل دارد. این تعریف جامع و مانع نیست، اما بر ابعاد سیاسی، وجدانی و اخلاقی قضیه، همان گونه که در عمل هم رخ می دهد، تأکید دارد. فساد همواره این سؤال را بر می انگیزد که اشخاص با نفوذ چه طور می خواهند پاسخگو باشند.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :اسماعیل در 90/5/19 - 6:49 ع : : : نظر